يکی رو می خوام که فقط به من فکر کنه ، نه اينکه به منم فکر کنه

ســـــــــــــلامتی اونو فابشـــــ......

مـــــــــــــنو فازشـــــــ.....

ادامه مطلب راببینید

♥ کسی که دنبال بهونه ی “نبودن” می گرده، میشه بهش بهونه ی “بودن” داد…

♥ ﻣﻦ هیچ وقت ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ نمی شوم، ﻓﻘﻂ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﺷﺎﻥ ﻋﻮﺽ می کنم…

♥ ﻫﺮ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﯾﻪ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻩ!

♥ هر وقت بین دوتا انتخاب مردّد بودی؛
شیر یا خط بنداز!
مهم نیست شیر بیفته یا خط…
مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه،
یه دفعه بفهمی:
دلت بیشتر می خواد شیر بیاد، یا خط…

بقیه جملات درادامه مطلب

سلام روزگار...

چه میکنی با نامردی مردمان..

من هم ..

اگر بگذارند ...

دارم خرده های دلم را...

چسب میزنم...

راستی این دل ...

دل می شود ؟

فردا یک راز است نگرانش نباش

دیروز یک خاطره بود حسرتش رانخور

و اما...

امروز یک هدیه است قدرش را بدان

نمیتوان برگشت وآغاز خوبی داشت

میتوان آغاز کرد و پایان خوبی ساخت

کاش

تو هم

مثل اشک‌هایم

خود به خود

می‌آمدی…

وقت رفتنت

خدا را هم با خود ببر ..

اصلا ,

امدیم تو برنگشتی ..

تا کی خدا خدا کنم

بعد تو

سر همین کوچه

دست اولین غریبه را میگیرم

زانو بر زمین

از او خدایی دیگر میسازم ..

تقدیرم را محکم چسبیده ام … سایه ت ارزانی خودت

تنها سایه ی مذکر ِ روی ِ سرم سایه ی محکم پدرم است و بس

خانه ای که قرار باشد چراغش با منت تو روشن شود به هوس

همین حالا به دمی‌از صداقت خاموش میکنم

هیچ زنی از تاریکی تنهایی نمی‌ترسد ترسش از لحظه ی آغاز میشود

که مردی رو قدمهای پر از هوسش اینسان استوار پا فشاری کند

تنهایی ام ارزش ِ بالایی دارد که ارزان به حلقه یی با هوس تو مشترکش

نمیکنم

هیس...

حرف نزن!

صدای نفس هایت را بیشتر از دروغ هایت دوست

دارم!!!

مجــــازی هستیم...امــــا...

دلمــــــان مجازی نــــیست... میشکند...

حواست به تایــــپ کردنت باشــد.

تو شوخی....زیبایی بودی که خداوند با من کرد!زیبا بود اما فقط

یک شوخی بود....و حالا تو بی تقصیری خدایت هم بی تقصیر است

تنها من تقصیرکارم که تاوان جدی گرفتن این شوخی را پس میدهم

نبــــــــــــــــــــايـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـايـــد! !

تلخ تر از خود جدايی ها...

آنجايی است كه بعدها آن دو نفر مدام بايد وانمود كنند،

كه چيزی بينشان نبوده...

كه هيچ اتفاقی نيفتاده...

كه از همديگر هيچ خاطره ای ندارند...

بـــا تــوام دخـــتــر جــــان:

پسری که از این سرِ شهر میکوبه میاد دنبال تو,

پسری که بدون ترس و محکم همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه

پسری که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,

پسری که دستات رو تو چراغ قرمزِ خیابونا محکمتر میگیره,

پسری که بی هوا برات اس ام اس های غمگین میفرسته

پسری که تو بیرون رفتنای دسته جمعی ساکت تر از همیشه است,

پسری که وقتی داری حرف میزنی تو صورتت لبخند میزنه

پسری که موهاتو از جلوی چشمات میزنه کنار

پسری که وقتی تو خودتی, قلقلکت میده؛

این پسر رو حق نداری اذیت کنی؛ حق نداری

بهش بگی دوسش داری پررو میشه ، میره ...

بهش بگی ازش بدت میاد نا امید میشه و میره ....

محبت کنی خوشی میزنه زیر دلش و میره ....

محبت نکنی ، یکی دیگه بهش محبت میکنه و میره....

خلاصه اومده بود که بره ... خودتو خسته نکن !

این قاعده ی بازی است....

اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری ...

باختنت حتمی است ...

مراقبِ آخرین جمله‌ی آخرین دیدار باشید ؛

دردش زیاد است!

 آنکه می رود فقط می رود

ولی آنکه می ماند درد می کشد،

غصه می خورد،

بغض می کند،

اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد

و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت

آرام آرام خاکستر می شود …

آری ، این است

خاصیت عشق یک طرفه

ولی...

دوری...

خیلی خیلی دور

نه دستم به دستانت میرسد

نه چشمانم به نگاهت...

باران که می بارد :

یکی باید باشد که به تو زنگ بزند و بگوید چترت را برده ای ؟

یکی که نگرانت باشد حتی نگران اینکه زیر باران به این لطیفی خیس شوی …

یکی باید باشد که دست بکشد توی سرت و آب ها را کنار بزند …

اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای ؟

و کسی نبوده که دست بکشد توی موهایم …

اصلا همه ی اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد یکبار دیگر یاد تو بیفتم

پسر دختر زیبایی را دید.شیفتش شد.چندساعتی باهم توخیابون قدم میزدن که یهویه بنزگرون قیمت جلوی پاشون

ترمززد.دختره ب پسره گفت:خوشگذشت ولی نمیتونم همیشه پیاده راه برم بای.نشست توی ماشین راننده بهش

گفت:خانم ببخشیدمن راننده این اقاهستم لطفأپیاده شید...